او هفته گذشته براي انجام تحقيق پيش روي قاضي جنايي قرار گرفت و به 7جنايت سياه اقرار كرد.اين مرد شيطانصفت اواخر اسفند سال گذشته با شكايت خانواده دختربچه 10سالهاي تحت تعقيب پليس قرار گرفت. اين دختربچه در تحقيقات به مأموران كلانتري 132نبرد گفت:
حدود ساعت 4:30بعدازظهر بود و از خانه خارج شدم تا بهدنبال برادر كوچكم كه هنوز در مدرسه بود بروم. در حال عبور از پارك بودم كه مردي صدايم زد. او گفت كه پليس مخفي است و دنبال موادفروشها ميگردد. بعد هم خواست كمكش كنم و سوار ماشينش شوم تا عكس آنها را نشانم دهد. من كه باور كرده بودم سوار ماشين پرايدي با شيشههاي دودي و صندليهاي مشكي شدم. او عكس چند آقا و خانم را نشانم داد كه گفتم آنها را نميشناسم.
همان لحظه دستش را به طرفم دراز كرد و ميخواست به زور مرا مورد آزار و اذيت قرار دهد كه جيغ و فرياد كشيدم و در يك لحظه توانستم در ماشين را باز كنم و بيرون بپرم و فرار كنم. با اظهارات دختربچه و انجام تحقيقات مشخص شد كه 2شكايت مشابه ديگر نيز در همان منطقه مطرح شده است. آنطور كه مشخص بود دختر و پسري 10و 12ساله مدتي قبلتر با همين شگرد توسط مرد شيطانصفت ربوده شده و در پرايدي با شيشههاي دودي مورد آزار و اذيت قرار گرفته بودند.
در چنين شرايطي كارآگاهان راهي محلهايي كه شاكيان اظهار كرده بودند، شدند و پس از بررسي تصاوير دوربينهاي مداربسته شماره پلاك خودروي متهم را شناسايي كردند و او را گير انداختند و خودروي پرايد در خانه وي كشف شد. اگرچه متهم 49ساله پس از دستگيري اصرار به بيگناهي داشت اما در مواجه حضوري با 3شاكي لب به اعتراف گشود و مدعي شد كه اسير وسوسههاي شيطاني شده است.
درحاليكه متهم براي انجام تحقيقات در اختيار مأموران اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته و مدعي بود كه تنها 3بچه را به دام انداخته، 4شكايت مشابه ديگر پيش روي تيم تحقيق قرار گرفت و تعداد شاكيان را به 7نفر رساند. متهم اين پرونده هفته گذشته براي انجام تحقيق پيش روي قاضي آرش سيفي بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران قرار گرفت و در تازهترين تحقيقات اقرار كرد كه 5دختر و 2پسر10و 11ساله را به دام انداخته و مورد آزار و اذيت قرار داده است.
در جلسه تحقيق شاكيان تازه هم حضور داشتند كه يك به يك ماجراي جنايت سياه پليس مخفي را بازگو كردند. يكي از آنها گفت:روز حادثه داخل پاركي حوالي پيروزي در حال بازي بودم كه اين مرد به سراغم آمد و خودش را پليس موادمخدر معرفي كرد. او از من خواست تا سوارماشينش شوم.از آنجايي كه او گفت پليس هستم من به او اعتماد كردم و سوار ماشينش شدم اما مرد ميانسال به محل خلوتي رفت و مرا مورد آزار و اذيت قرار داد.
پس از اظهارات شاكيان تازه، متهم گفت: خودم هم اصلا نميدانم چه شد كه ناگهان شيطان درونم رخنه كرد. هربار پس از اجراي نقشه شيطاني بهخودم قول ميدادم كه ديگر دست به چنين كاري نميزنم، درواقع پشيمان ميشدم و توبه ميكردم اما باز دوباره با ديدن كودكي وسوسه ميشدم و حالا هم بهشدت پشيمانم. به گزارش همشهري، تحقيقات در اين پرونده در حالي ادامه دارد كه احتمال افزايش شاكيان پرونده وجود دارد.
نظر شما